کتاب «درسهایی فروید برای زندگی» را «برِت کار» نوشته است و با ترجمهی دلنشین و روان «صالح نجفی» توسط «نشر هنوز» منتشر شده است. کتاب دربارهی برخی از اندیشههای «زیگموند فروید» در طول دوران زندگی پربارش است که به زبان ساده و کاربردی نوشته شده است (امیدوارم به خاطر استفاده از کلمه «کاربردی» از سوی همکارانم مورد نقد قرار نگیرم). برای مثال در بخش «چگونه عاشق میشویم» نویسنده به آرای فروید دربارهی روابط اولیه با والدین، ادیپ کامپلکس و اثر آن در روابط آینده صحبت کرده است، یا در فصل «چگونه گذشته را فراموش کنیم» نویسنده به نظر زیگموند فروید درباره مکنونات گذشته و حضور اثرگذار آنها در زندگی حال پرداخته است. اما توجه به دو نکته اهمیت دارد. یک اینکه باید دستمریزادی گفت به مترجم و متفکر خوشفکر، باسواد و فعال اینروزهای کشورمان جناب آقای «صالح نجفی» که چه ترجمههایش و چه در کلاسها و درسگفتارهایی که برگزار میکند، میشود یاد گرفت و دنیا را از زاویهی متفاوت درک کرد. به نظرم او استاد مسلم واژهیابیهای دوپهلو است. واژههایی که در ادبیات روانکاوی (به ویژه در ادبیات خودِ فروید) بسیار رایج است و کمتر مترجمی در ایران به این ظرافت واژههای دوپهلو را در زبان فارسی پیدا میکند و جایگزین واژههای اصلی میکند. در حالی که مترجمهای حوزهی روانشناسی در حال ترجمهی نسخه شانصدم کتاب آخر یالوم هستند (فکر میکنم بیش از ده نسخه ترجمهی متفاوت از کتاب آخر اروین یالوم در بازار کتاب ایران وجود دارد)، علاقمندی آقای نجفی به حوزهی روانکاوی و ترجمههایش بسیار ارزشمند است (او از این مجموعه کتاب دیگری نیز دارد که «درسهای نیچه برای زندگی» نام دارد). دوم میل دارم کمی دربارهی موسسهی «مدرسهی زندگی» که این مجموعه کتابها را منتشر میکند بگویم. موسسهی مدرسهی زندگی را «آلن دوباتن» راهاندازی کرده است. دوباتن نویسندهی کتابهای فلسفی به زبان ساده برای مردم است (این نزدیکترین چیزی بود که میتوانستم او را معرفی کنم). کتابهای او در جهان مورد استقبال قابل توجهی است و در ایران نیز جزو کتابهای محبوب است (پروست چگونه میتواند زندگی شما را دگرگون کند، یک هفته در فرودگاه، جستارهایی در باب عشق، هنر به مثابه درمان، تسلیبخشیهای فلسفه و… از کتابهای ترجمه شدهی او هستند). اما نقدی که به او و به موسسهی «مدرسهی زندگی» میشود، همین سوء برداشتی است که میشود از چنین کتابهایی داشت. برخی منتقدان معتقدند که چه کتابهای «آلن دوباتن» و چه موسسه مدرسهی زندگی، بیشتر «کسب و کار» هستند تا ترویج اندیشه. نقدهای آنها نسبتاً منصفانه است، آنها میگویند این مدل «درمان» که کتابهای دوباتن و موسسهاش تجویز میکنند، کمی خوشبینانه و حتا ناکارآمد است. به نظر من، کتابهای دوباتن و موسسه مدرسهی زندگی، هرچه که باشند، بسیار بسیار ارزشمندتر از کتابهای زرد مثلاً روانشناختی هستند که گسترهی علاقمندی فراوانی یافتهاند. گاهی وقتها فکر میکنم قفسههای کتابهای زرد روانشناختی، خطرناکترین مکانها برای زندگی بشریت هستند (زیادی اغراق کردم ولی منظورم را خوب میرساند). به نظرم بعضی کتابها را اگر نخوانی سالمتر میمانی.
بگذریم… کتاب «درسهای فروید برای زندگی» کتاب قابل توجهی است. از آن کتابهایی که من پیشنهاد میکنم وقت بگذارید و بخوانید (خیلی وقتتان را نمیگیرید، کتاب در ۱۵۸ صفحه و در قطع پالتویی است).
پینوشت: فکر کنم حداقل یکسوم نوشتهام داخل پرانتزها قرار گرفته! این هم روشی است برای خودش.
One Comment
سهیلا
و روانشناسان زرد(!) خطرناکترین آدمهای روی زمین اند! همان ها که عمر باارزش انسانی را به پای بی سوادی های خود می سوزانند… همان ها که «نمی دانم» در افعال زبان تخصص شان (!) جایگاهی ندارد… همان ها که «الکی خوش» بودن را ترویج می دهند…
برای معرفی کتاب سپاسگزارم 🙂