عشق در یک نگاه
پدیدهی «عشق در یک نگاه» نمود بارزی از مکانیزم «جابهجایی» در روان است. در اینجا احساسها از یک ابژه به ابژهی دیگر منتقل میشوند. در واقع ما عاشق آن فرد نمیشویم، بلکه کیفیاتی را که در یک معشوق انتظار داریم را روی او فرافکنی میکنیم و بنابراین او را دوست داشتنی مییابیم. در واقع ما عاشق انتظاراتمان میشویم نه چیزی که فرد مذکور بهواقع هست.
عشق در یک نگاه همیشه از پیشینهی زندگی ما تغذیه میکند. ما «عاطفه» را در پیشینهی زندگیمان به طور خاص از والدینمان میگیریم. بنابراین مواجههی عاطفی با یک موقعیت حتماً یک ربطی به آدمهای مهم گذشته و حال زندگیمان دارد. ویژگیهایی که این آدمها داشته باشند، به طور ناخودآگاه خودشان را در دیگران متبلور میکنند و ما این ویژگیها را به آدمهای دیگر فرافکنی میدهیم.
نسبت دادن یکسری ویژگیهای شخصیتی به چهرههای خاص از این آبشخور تغذیه میشود. پرواضح است که قیافه چیزی از شخصیت آدمها به ما نمیگوید ولی چون این قیافه با ابژههای قدیمی (و دوستداشتنی) ما تداعی میشود، برای ما خواستنی میشود.
جا دارد برای بار چندم این جملهی درخشان زیگموند فروید را یادآوری کنم که: «ما هیچکس را به طور تصادفی انتخاب نمیکنیم، بلکه ما فقط با آنهایی ملاقات میکنیم که از قبل در ناخودآگاه ما حضور داشتهاند».
میتونم مطلبتون رو توی صفحم منتشر کنم؟
سلام
بله، با ذکر نام و ارجاع به سایت.
سلام من نوبت مشاوره میخوام از حضورتون ممنون میشم پاسخ بدید
سلام نوشتید برای دریافت وقت مراجعه پیام دهید!
باید به کجا پیام دهیم ؟!
لطفاً ایمیل بزنید.
minakhany[at]yahoo[dot]com